love me-EP2
we can fly by ss501
درباره وبلاگ


سلام اسم من نيلوفره. 16 سالمه و از شاهين شهر هستمو عاشق كره ام...خواننده مورد علاقمم كيم هيون جونگه... فايتينگ!!!

پيوندها
فقط کی پاپ و دابل اس
زیر آسمان کره جنوبی
iraniancats-ss501
novel about ss501
just ss501
kpop-island
ss501 my super star
sky
just ss501
fashion
فرشته هايي از كره جنوبي
ss501 our dream forever
park jung min
زوجهاي كره اي.....!!!
ستاره هاي كره اي، بدو دانلود
gharibeh
داستانهايي از همه رنگ...
چيتوزيا
ss501center
بهترين داستانهاي كره اي
عشق محبوب ترين بازيگران كره
تیم یعنی لیورپول
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان we can fly by ss501 و آدرس ss501superhits.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 58
بازدید هفته : 71
بازدید ماه : 653
بازدید کل : 84860
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 67
تعداد آنلاین : 2

نويسندگان
niloofar
Elnaz
ghazalkavoosi

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : niloofar

خلاصه دوتایی گارد گرفتیم و عین گاوو پریدیم جلوشون و گفتیم:

-هووووووووووووو.......

مهسا:نوشین گند زدیمممممممممممم.....!!!!!

چشامو که بسته بودم و اروم اروم اروم داشتم باز میکردم منظورش از گند زدیم چی بود نکنه نیلو دوباره احساساتی شده بود و غش کرده بود...؟؟؟؟

چشامو باز کردم.....یا قمر بنی هاشم اینا چرا شدن پسر؟؟؟؟/....مگگه دختر نبودن اونم سه تا حالا واسه چی شدن پسر؟؟؟/اونم 5تا؟؟؟؟؟؟؟

چندبار پلک زدم ولی تغییری نکرد همونا بودن دختر نشدن......

؟:بعله بعله خودمونیم زیاد نمیخواد پلک بزنی!!!!

-ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟1:واقعا که این یه مدل و هیچ وقت واسه امضا گرفتن ندیده بودم.....خیلی دلتون امضا میخواست میومدین فن میتینگ دیروز!!!!

حرفشو خیلی سرد زد و نگاشم مغرور بود........سرمو کج کردم چی چی میگفت امضا ؟فن میتینگ؟دیروز؟....

؟:اوههه هیون جونگ ولشون کن هرکی یه مدلی میخواد خودشو به ما نشون بده......حتما فکر کرده تو فن میتینگ نمیتونیم درست ببینیمشون اینجوری ابراز احساسات کردن......(افتاد؟؟؟/؟1:هیون بود)

هیون:در هر صورت اصلا خوشم نیمد....

بعدم یه نگاه تحقیر امیز به ما کرد......بچه پرو چی فکر کرده پیش خودش جلف مغرور سرد مزخرف....

مهسا:چی میگین شما امضا و فن میتینگ دیگه چه صیقه ای؟؟؟؟

؟2:بیا اینم از انکار.....ببیین دختر جون ما که میدونیم شما الان دارین ذوق مرگ میشین ولی ادمم خوب نیست دروغ بگه!!!!!

-برو بابا دلت خوشه ....خدایا کله صحری مارو به چه کسایی انداختیاااا....

بعدم با پام زدم با پای مهسا....

مهسا:گاو نر.....

-عزیزم مطابقت نمیکنه باید بگی....گاو ماده!!!!

مهسا چپ بهم نگاه کرد..........اومدم جوابشو بدم که صدای غزل مانع ام شد.....

غزل:دوباره چه گندی زدین شما دوتا...؟؟؟؟

من و مهسا:کی مااااااا؟؟؟؟؟/گندد؟؟؟؟؟؟؟؟

-نه بابا این چه حرفیه..!!

مهسا:اصا این کارا به قیافه ی ما میاد؟؟؟؟

الی:کم نه.....جالا شرح بدین دقیقا چه گندی بالا اوردین....

-والا راستشو بخوای......میخواستیم واسه امر خیر مزاحم اقایون بشیم شماها که خودتون دست نمی جنبونین.....واسه همین ما تصمیم گرفتیم دست به کار شیمممم.....

الی:نمک سنگ نمک نمک پاش اب نمک......اگه نمک ریختنت تموم شد بنال بگو بینم چه کردین؟؟؟؟

مهسا:اومدیم شمارو بترسونیم .....پریدیم جلو این خل و چلا....!!!!

غزل:خاک بر سره کورتون......اقایون متاسفم بچن یه غلطی کردن.....

هیون:اههه اینا که از منم بزرگ ترن بعد میگی بچن......

؟3:راس میگههه  هیون جونگ.....

هیون:هیونگگگگ انقدر حرفای منو تایید نکن خودت یه چیزی بگو!!!

هیونگ:ایششش.....ضدحال.....بابا یونگیی ببین این اخاهه منو دعوا میکنهه....{با لحن بچه گونه}

یونگ:هیووونگ ابرو ریزی را ننداز....

هیونگ:ضده حالاا.....جونگ مین یه چیزی بگوووو...

جونگ:اههه به من چهه خودت گند میزنی همیشه بعد من جمش کنم .....never

        مام داشتیم با تعجب به بچه بازیای ایناا نگاه میکردیم.......تا اینکه غزل گفت:

-خب ما دیگه بریم شمام به کارتون برسین.....

کیو معذرت خواهی کنین بد نیستااا!!!!

الی:شما گوشت مشکل داره دیگه مشکل ما نیست معذرت خواهی کرد!!!!

-الی بیخی بریم......

مثه بچه پرو هاا ول کردیم رفتیم من دستمو دوره بازوی الی و غزل حلقه کردم.....

-من گشنمههه خانوادههههه......

غزل:خجالت بکش این چه گندی بود زدین؟؟؟؟///

-بیخی بابا گذشته ها گذشته اینده رو در یاب به قوله یکی از دوستام......be or not be it's problem!....

غزل:نمیدونستم با شکسپیرم دوستی....

-اره بابا خودم موضوع حملت و دادم نوشت.....

اینو گفتم و عینک افتابیمو در اوردم و زدم به چشمم.....و ادامه دادم به راه رفتن و گففتم:

-همون جور که گفتم موضوع حملت و خخودم دادم حتی اون یه تیکه ی رومئو ژولیتم خودم دادم.....

مهسا:دقیقا کجاش استاد؟؟

-همون قسمته .....دستانم برای اخرین بار در اغوشش بگیرین......لب ها برای اخرین بار لب هایش را در بر ر بگیرین.....دماغغغ برای اخرین بار موهایش را بوی کنید...

الی:شکی نیست این قسمته اخرو حتماا خودت گفتیی.....فک کنم واسه همین تو کتابش چاپ نکرد...

-نه عزیزم واسه این چاپ نکرد که ....میدونی که چن وقت پیش باهم دعوامون شد واسه همین چاپش نکر دیگهه...

نیلو:گوسفنداا شماا که میدونین این کم نمیاره واسه چی انقدر زر میزنین......بیاین بریم یه صبحونه ای بخوریم...

غزل:تو عمرش یه حرف درست زد......مهمون تو دیگه؟؟

-په مهمون کی من؟؟؟؟

الی:نه بابا کسی از این جسارتا نمیکنه که مهمون شما شه!!!

-خوشم میاد خودت به مسئله واقفیی.....

الی:اره بابا!!!!!!!

مهسا:هی هرچی من یه چی نمیگم شماا بیشتر جلف بازی در بیارین باشه؟؟

-باشه باشه.....

مهسا:ببند تا نیمدم کمکت!

-خودم میبندم دیگه به کمکه شما نیازی نیست......

غزل:بسه دیگه رسیدیم رستوران.....ابرو بری را نندازین لطفااا....

همه:باشههههــــــــــــــــــــ......

رفتیم تو و دوره یه میز نشستیم ......دوره یه میز کلی ادم جمع شده بودن دخترام که هی کلمه نفرت انگیز اوپا رو جیغ میزدن....رسما رو نرو بودن ......گارسون اومدش.

گ:چی میل دارین.؟؟؟؟؟

-5تا پینیک و 5 تا اب پرتقال....

مهسا:اونجا چه خبره؟؟؟/

گ:گروه ss501امدن ....خیلی دوس دارم ازشون مسواک بگیرم.....

    همون موقع دورشون خلوت شد و اونا معلوم شدن.....نهه....همون پسرایی بودن که اشتباهیی پریدیم جلوشون....یه فکر شیطانی به ذهنم رسید.....لبخند شیطنت امیزی زدم ...

مهسا:چی تو اون مغز اکبندتهه....

-خی خی......{رو به گارسون} خیلی دوس داری ازشون امضا بگیری؟؟

گ:اره خیلی....من عاشقه این گروهم....

الی:هویی نوشین چته؟؟؟

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: